کار با برکت

14:02 - 1403/03/12

کار با برکت

هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود، عطاءالله مثل همیشه پدرش‌رو مجبور به بستنِ مغازه کرد. می‌گفت: کار کردن وقتِ نماز برکت نداره؛ بریم مسجد، بعد که برگشتیم خودم همه‌ کارهارو می‌کنم؛ این‌جوری پولی‌ که در میارین دیگه شبهه‌ای نداره و آدم رو به یه جایی می‌رسونه...

خاطره‌ای از زندگی نوجوان شهید عطاءالله اکبری

کتاب سیره‌ی دریادلان ۲

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 1 =
*****

سایر تصاویر