با مادرت مهربان باش

13:20 - 1400/05/04

خاطرات شهدا، شهدا چگونه بودند، رفتار شهدا با مردم، زندگی نامه شهدا، سایت زندگی نامه شهدا، شهیدان دفاع مقدس، زندگی نامه جالب یک شهید،

علی وقتی پیش مادرش بود، خیلی برایش زبان می‌ریخت و می‌گفت: مادر دورت بگردم.
گاهی می‌آمدیم دزفول و ایشان به مادرشان زنگ می‌زد. چه قربان صدقه‌ای می‌رفت! صدای مادر را که می‌شنید، انگار روی زمین نبود. گوشی را به من می‌داد و می‌گفت: تو هم به مادرم بگو که اینجا چقدر به ما خوش می‌گذرد. بااینکه مشغول آموزش غواصی در فصل سرما بودیم و همیشه سرماخورده و مریض بودیم.
پی‌نوشت:
کتاب بیا مشهد، گروه فرهنگی شهید هادی،چ اول ۱۳۹۵؛ ۸۴ و ۶۸٫

 

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 7 =
*****