مفترض الطاعه بودن امام در اندیشه تشیع

12:33 - 1401/03/10

از مهم‌ترین مبانی اعتقادی شیعه باور به وجود امامی که تبعیت از ایشان در هر زمانی است. بر اساس این آموزه همواره در میان مسلمانان، فردی وجود دارد که دستورات و سخنانش در تمام زمینه‌ها حجت بوده و بر مسلمانان واجب است که از او پیروی کنند.

یکی از ارکان اندیشه شیعی، واجب الاطاعة بودنِ ائمه علیهم‌السلام است. واجب الاطاعة و مفترض‌الطاعة به معنای واجب بودن اطاعت می‌باشد. بر طبق این باور در هر دوره بدون شک امامی در میان مردم وجود دارد، که اطاعت از او بر تمام مسلمانان و در تمام زمینه‌ها، واجب است.

تاریخچه‌ آموزه‌ی وجوب اطاعت از امام 
سابقه‌ی بیانِ آموزه‌ی وجوب اطاعت از امام، به زمان رسول الله و آغازین روزهای دعوت حضرت می‌رسد. در مجلسی که پیامبر خویشاوندانش را به اسلام فراخواند، هیچ کس جز امیرالمومنین علیه‌السلام، دعوت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را اجابت نکرد؛ پس پیامبر با اشاره به امام علی علیه‌السلام فرمودند:

«إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا؛[۱] این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید.»

باور به امام معصوم و پیروی از دستوراتش، از موضوعاتی است که خداوند بر تعلیم و آموزش آن به مسلمانان تاکید دارد. در همین راستا جبرئیل در روزِ غدیر خم بر پیامبر نازل شد و فرمود: «إِنَّ اَللَّهَ يَأْمُرُكَ أَنْ تُعْلِمَ أُمَّتَكَ وَلاَيَةَ مَنْ فَرَضْتُ طَاعَتَهُ؛[۲] همانا خداوند به تو امر کرده است که به اُمتت، ولایتِ کسی که اطاعتش واجب است، آموزش دهی.»

بنابراین این اندیشه از آموزه‌هایی است که پیامبر از ابتدای دعوت خود، به تعلیم آن اهتمام داشته‌اند و ساخته‌ی دانشمندان شیعه نمی‌باشد.

اصل «وجوب اطاعت از امام» در زبان اهل بیت 
ائمه اطهار علیهم‌السلام نیز همواره بر این موضوع تاکید داشتند. هنگامی که برخی شیعیان از امام حسن علیه‌السلام به خاطر صلح با معاویه گلایه کردند؛ حضرت فرمودند:

«أَ لاَ تَعْلَمُونَ أَنِّي إِمَامُكُمْ وَ مُفْتَرَضُ اَلطَّاعَةِ عَلَيْكُمْ؛[۳] مگر نمى‌دانيد كه من امام شما و واجب الاطاعة بر شما مى‌باشم؟»

در زمان ائمه، مرسوم بود که شیعیان برای سنجش باورهای خود، عقایدشان را برای امام معصوم بازگو می‌کردند. یکی از این افراد «اسماعيل بن جابر» است که نزد امام باقر عليه السّلام رفته و می‌گوید: اعتراف می‌کنم على امام است و خدا اطاعتش را واجب ساخته و بعد از او حسن امام است و خدا اطاعتش را واجب نموده و بعد از او حسين امام است و خدا اطاعتش را واجب دانسته و بعد از او على بن حسين امام است و خدا اطاعتش را واجب كرده است. و بعد شما هستی امام.

حضرت در پاسخ اسماعیل بن جابر می‌فرمایند: «دين خدا و دين ملائكه او همين است.»[۴]

بنابراین اندیشه وجود امامی که بعد از پیامبر اطاعتش واجب است، همواره مورد تاکید ائمه علیهم‌السلام بوده و شیعیان از زمان اهل بیت علیهم‌السلام به این امر اعتقاد داشتند.

تقیه امام صادق در زمینه امام مفترض الطاعة
خفقان شدید دوران امام صادق علیه السلام موجب می‌شد که گاهی حضرت، وجوب اطاعت از خود را کتمان کنند.

سعيد سمان گويد: نزد امام صادق عليه السلام بودم كه دو مرد زيدى مذهب بر آن حضرت وارد شدند و گفتند: آيا در ميان شما امامى كه اطاعتش واجب باشد هست‌؟ امام فرمودند: نه.[۵]

واژگان «افتراض الطاعة» نزد فرقه‌ی زیدیه و شیعیان دو معنا متفاوت داشت. زیدی‌ها مفهومی سیاسی برای آن قائل بودند و آن را مقامی الهی نمی‌دانستند، و اگر کسی قیام می‌کرد باید از او اطاعت می‌شد و مانند یک فرمانده بود؛ در حالی که شیعیان امامان را در نه تنها در فضای قیام؛ بلکه در هر زمان و در هر زمینه‌ای واجب الاطاعة می‌دانستند.[۶]

این نگاه زیدیان باعث شده بود که حاکمان وخلفای عباسی به شدت نسبت به تعبیر«مفترض الطاعة»‌ حساسیت داشته باشند. اگر شخصی با این عنوان قیام کرده یا دیگران، او را به این عنوان می‌شناختند، جانش در خطر بود. ممکن بود با پاسخ مثبت حضرت و اشاعه آن در مردم، جان امام به خطر بیفتد؛ چرا که کافی بود به گوش خلیفه برسد فردی ادعای افتراض طاعت کرده است، بی‌درنگ دستور مبارزه و قتل او را صادر می‌کرد.[۷]

در جمع‌هایی که خطر پخش و اشاعه این موضوع در میان مردم وجود نداشت و نیازی به تقیه نبود، امام به صراحت این موضوع را برای شیعیان تبیین می‌کردند. حضرت به ابوحمزه ثمالی در این باره می‌فرمایند:

«مِنَّا اَلْإِمَامُ اَلْمَفْرُوضُ طَاعَتُهُ مَنْ جَحَدَهُ مَاتَ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً؛[۸] پیشوایی که اطاعتش واجب است، از ماست؛ هر کس او را انکار کند، یهودی یا نصرانی از دنیا خواهد رفت.»

نتیجه
با توجه به احادیثی که بیان کردیم روشن گردید، آموزه‌ی «امامِ مفترض الطاعة» از دوران خود پیامبر مورد اعتقاد شیعیان بوده و تمام اهل بیت علیهم‌السلام بر آن تاکید داشته‌اند. در برخی از زمان‌ها مانند دوران امام صادق علیه‌السلام شدت خفقان موجب می‌شد که ائمه علیهم‌السلام برای حفظ جان خود این موضوع را از غیر شیعیان کتمان کنند.

پی‌نوشت
[۱] تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۲۱.
[۲] بحارالانوار، ج۳۷، ص۳۲۴.
[۳] الاحتجاج، ج۲، ص۲۸۹.
[۴] الکافی(چاپ‌اسلامیة)، ج۱، ص۱۸۸.
[۵] همان، ج۱، ص۲۳۲.
[۶] فصلنامه امامت پژوهی، سال سوم، شماره ۹، ص ۷۴.
[۷] همان، ص۲۳.
[۸] المحاسن، ج۱، ص۹۲.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****