عوامل تغییر دهنده عمل

10:23 - 1401/11/07

سعادت و شقاوت اخروی در گروِ رفتار اختیاری انسان است. در این میان برخی از سنت‌های الهی همچون احباط، تکفیر و شفاعت اثر برخی از اعمال را خنثی می‌سازد.

جهان آخرت به عنوان جزئی از خلقت خداوند بر تأثیر اسباب و مسببات استوار است، یعنی هر آنچه در روز جزا اتفاق می‌افتد، نتیجه علت یا عللی است. نه عذاب جهنم گزاف است و نه راحتی بهشت؛ نه خشم خدا بی‌دلیل است و نه بخشش او. نیات و رفتار انسان است که شخصیت او را ساخته و عاقبت او را تعیین می‌کند. در عین حال برخی از عوامل که البته به رفتار خود انسان باز می‌گردد، به نحوی متفاوت در سعادت و شقاوت او مؤثر است. در ادامه با نگاهی به قرآن برخی از این عوامل را بر می‌شماریم:

 تکفیر
از عواملی که می‌تواند موجب نجات انسان شود و او را از عقوبت برخی از رفتارهایش رهایی بخشد، ترک گناهان کبیره است. «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ، نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ»؛[1] «اگر از گناهان كبيره اجتناب كنيد، گناهان صغيره شما را محو مى‌‏كنيم». اصرار بر ترک گناهان بزرگ، تأثیری بر انسان می‌گذارد که گناهان کوچک را بی‌اثر می‌کند.

احباط
در مقابل تکفیر، احباط قرار دارد. احباط بدین معناست که انجام فعلی، اثر مثبت اعمال گذشته را از بین برده و باعث شقاوت انسان می‌شود. به عنوان نمونه قرآن کریم شرک ورزی را مایه احباط اعمال نیک گذشته می‌داند: «لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرين‏»؛[2] «اگر مشرک شوى، تمام اعمالت نابود مى‏‌شود و از زيانكاران خواهى بود».

شفاعت
از دیگر عواملی که باعث می‌شود تاثیر برخی از افعال ناشایست خنثی شود، مورد شفاعت قرار گرفتن است.

شفاعت در معنای دینی‌اش این است که شخص «شفاعت شونده» با فراهم کردن شرایطی و به وسیله ارتباط با «شفیع» خود را از شرایط نامطلوب خارج کرده و در وضعیتی قرار دهد که شایسته بخشش باشد.[3]

این تعریف به خوبی نشان می‌دهد که پذیرفته شدن شفاعت منوط به وجود ویژگی‌هایی در شفاعت کننده و شفاعت شونده است. انسان با برخی از اعمال می‌تواند خود را مستحق شفاعت گرداند، همچنان که انجام برخی از اعمال او را از شفاعت محروم می‌سازد.

بر اساس آیات قرآن و روایات معصومان علیهم‌السلام ترک نماز از عواملی است که موجب محرومیت انسان از نعمت شفاعت می‌گردد. در قرآن کریم می‌خوانیم وقتی از جهنمیان سؤال می‌شود که «چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!»، پاسخ می‌دهند: «ما از نمازگزاران نبودیم و...». در انتهای این آیات خداوند می‌فرماید: «پس شفاعت شفیعان در حق آنان هیچ سودی نبخشد».[4] از این مطلب ‌می‌توان استفاده کرد که ویژگی‌هایی همچون ترک نماز، موجب بی‌اثر شدن شفاعت می‌گردد.[5]

حاصل آنکه رسیدن به سعادت از طریق رفتار اختیاری انسان حاصل می‌شود. در این بین انسان می‌تواند با انجام برخی از کارها مشمول لطف الهی شده و با تکفیر گناهان کوچک و مشمول شفاعت واقع شدن، بهشتی و سعادتمند گردد.

پی‌نوشت:
[1]. نساء: 31.
[2]. زمر: 65.
[3]. مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ دهم، دار الكتب الإسلامية، 1376ش، ج1، ص225.
[4]. مدثر: 42تا48.
[5]. طباطبايى، محمدحسين‏، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات‏، 1390ش، ج1، ص169.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
18 + 1 =
*****