اجرای احکام الهی هر چند در دنیا برای مسلمانان گناهکار، کیفر و مجازات است؛ ولی از آنجا که علاوه بر تأدیب از تکرار عمل در دنیا جلوگیری میکند و در پایان انسان را از عذاب آخرت نجات میدهد، بسیار بجا و مناسب بوده و اوج رحمت الهی است.

یکی از سبکترین اشکالاتی که برخی اسلامستیزان میگیرند، این است که خطر اسلام برای مسلمانان، بیشتر از دیگران است و دلیل این مطلب را احکامی همچون قطع کردن دست دزد، شلاق زدن زناکار و... میدانند؛ در حالی که این یک مغالطه و سفسطهای بیش نیست. برای روشن شدن مطلب به چند نکته باید دقت داشت:
یک. نوع دیدگاه انسان به دنیا
قرآن کریم در توصیف برخی مردم ظاهربین میفرماید: «يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُون»؛[1] «آنها فقط ظاهری از زندگی دنیا را میدانند، و از آخرت (و پایان کار) غافلند». بنابراین گروهی هستند که به ظاهر این دنیا دل بسته و آخرت را انکار میکنند. اینان هرگز نمیتوانند آخرت را درک کنند.
دنیا پایان زندگی انسان نخواهد بود و بیتردید قیامت در روبروی او قرار دارد، علاوه بر اینکه دنیا دار سختیها و گرفتاریها است: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في كَبَد»؛[2] «به راستی که ما انسان را در سختی آفریدیم» و هرگز نمیتواند آرامش کامل را برای انسان حاصل کند؛ بنابراین انسان باید برای بهرهمند شدن از نعمتهای آخرت و آرامش کامل آن تلاش کند.
بر این اساس باید گفت که اگر زندگی انسان منحصر در دنیا بود، این اشکال جایی برای مطرح کردنش وجود داشت؛ ولی بیشک زندگی پس از مرگ نیز وجود دارد؛ بنابراین چنین اشکالی بیجا خواهد بود.
دو. دعوت عمومی اسلام به صلح و آشتی
صلح و آشتی از دستورات قرآن کریم است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبين»؛[3] «ای کسانی که ایمان آوردهاید، همگی در صلح و آشتی درآیید و از گامهای شیطان پیروی نکنید، که او دشمن آشکار شماست»؛ بنابراین یکی از ابتداییترین دستورات اسلام، دستور به صلح و آشتی و دوری از دامها و نیرنگهای شیطان است.
از سویی قوانین الهی برای همه انسانهاست، چه اعتقاد داشته باشد و چه نداشته باشد. حال در این میان انسانهایی هستند که تحت تاثیر عواملی از جمله: هواهای نفسانی، تبلیغات دشمنان و... قرار گرفته و با احکام الهی مخالفت میکنند که اسلام برای تأدیب این اشخاص قوانینی را وضع کرده است.
سه. وجود قوانین بازدارنده
همه عقلای عالم، قانونی را کامل میدانند که همه جوانب را در خود گنجانیده باشد و از آنجا که اسلام، دینی کامل و جاویدانه است، قوانین آن نیز طوری تنظیم شده است که علاوه بر دنیا، آخرت انسان را نیز آباد میکند. بر این اساس قوانین پیشگیرانهای نیز دارد.
بر این اساس احکامی که در اسلام آمده است هر چند شامل همه انسانها شده و هر کسی مخالفت کرد به عذاب الهی گرفتار میشود؛ ولی یکی از آثار اجرای احکام در دنیا، تخفیف در عذاب و گرفتاری آخرت است؛ زیرا عذاب آخرت برای کسانی است که در دنیا قصاص نشده و به انکار آیات الهی ادامه دادهاند.
بنابراین هر کسی با دستورات الهی مخالفت کرد، از باب مثال: دزدی کرد، باید حکم برایش جاری شود؛ چه مسلمان باشد و چه غیرمسلمان! حال مسلمان در دنیا مجازات میشود و از مجازات آخرت در امان میماند؛ چراکه مجازات آخرت سنگینتر و سختتر خواهد بود: «فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»؛[4] «پس خداوند خواری را در زندگی این دنیا به آنها چشانید، و عذاب آخرت شدیدتر است اگر میدانستند».
بر این اساس، هرچند در ظاهر قطع دست دزد و...، مکافات و جزای اعمال بد انسانهاست؛ ولی از آن جهت که اینگونه مجازات شدنها، آثار زیادی ازجمله: تکرار نشدن گناه، حاکم شدن نظم و در پایان، نجات از عذاب آخرت را به دنبال دارد، بسیار بجا و مناسب خواهد بود و این اوج رحمت و عطوفت اسلام است.
پی نوشت:
[1]. روم: آیه7.
[2]. بلد: 4.
[3]. بقره: 208.
[4]. زمر: 26.