عامل پیدایش عالم طبیعت هر علتی که باشد در آخر منتهی به علتی خواهد بود که غیرمادی بوده که در ذات خود غنی است.
پیدایش انسان و سایر موجودات نیاز به خالقی دارد که به حکم عقل و نقل خداوند متعال همان خالق یکتاست که در خالقیت خود هیچ شریکی ندارد. یکی از نظریات معروف حول این موضوع نظریه تکامل داروین است که تکامل گونههای موجودات را بیان میکند و بعد از چند قرن هنوز اثبات نشده و در قالب فرضیه و نظریه باقیمانده است.
این نظریه بهخودیخود با خداشناسی و اسلام تناقض و تضادی ندارد، چون یک نظریهای در مورد نوع پیدایش موجودات است که قابلیت رد و یا اثبات دارد، اما زمانی که این نظریه به نفی خالقیت خداوند برسد، مردود شمرده شده و متناقض با خداشناسی است. به همین مناسبت نکاتی را حول این موضوع بیان میکنیم.
خداوند موجود مادی نیست که بتوان با فیزیک و آزمایش در مورد آن صحبت کرد. به معنای دیگر علوم تجربی مانند نظریه داروین راهی برای اثبات و یا رد خداوند ندارند، بلکه اثبات و یا رد وجود خدا در حیطه عقل است و عقل باید به آن حکم کند. ناگفته نماند که گاهی علوم تجربی مقدمه اثبات وجود خدا میباشد.
خداوند متعال در عرض عالم طبیعت نیست، بلکه در طول آن قرار دارد؛ یعنی ما ناچار نیستیم که بین این دو یا خدا و یا نیروی طبیعت را قبول کنیم. برای پیدایش طبیعت و ماده هر علتی را اعم از داروین و غیر داروین در نظر بگیریم ناگزیریم که یک علت غیرمادی را بپذیریم که در ذات خود غنی است و عالم طبیعت در پیدایش خود محتاج این موجود غنی است.
درنتیجه عامل پیدایش جهان را نظریه داروین و یا نظریه و دیدگاه دیگری بدانیم باید به وجود یک عامل غیرطبیعی غنی اذعان کنیم که این طبیعت محتاج و متکی به آن است.