عزای حسین بن علی علیهالسلام، تنها یک سوگواری در فراق انسانی مظلوم نیست؛ بلکه فریاد بیدارباش و به هوش باش امتی است که در انتظار عدالت مهدوی است.
تاریخ شاهد نبردهای فراوانی بوده است و در این نبردها میلیونها نفر جان خود را از دست دادهاند. افراد بسیاری بودند که دلیرانه جنگیدند و درنهایت کشته شدند؛ نام برخی از آنان در تاریخ ثبت شد و بسیار نیز در گمنامی ابدی باقی ماندند. اما چرا از میان همه آنان، ما به عزای حسین بن علی علیهالسلام مینشینیم، نه عزای دیگران؟
چون روز روشن است که ما در محرم و صفر عزادار یک انسان معمولی نیستیم، ما صرفا برای شخصی که مظلومانه به شهادت رسیده، اشک نمیریزیم. این اشکها ازاینرو جاری میشود که انسانی کامل به شهادت رسیده است؛ ما عزاداریم چون ما انسانها دستی را قطع کردیم که برای دستگیری از ما و رساندنمان به بالاترین درجات دراز شده بود. حسین بن علی علیهالسلام، فقط پدری مهربان و جنگاوری رشید و شهیدی مظلوم نبود، او فرستاده خدا بود و چه کردیم ما انسانها با او؟!
ما عزادار کسی هستیم که نه حکومت برایش ارزشی داشت و نه خوی سرکشی او را به جنگ کشانده بود. ما داغدار فرزند علی بن ابی طالب علیهالسلام هستیم که فرمود: «دنياى شما نزد من از آب بينى بزى كمارزشتر است»[1]، همو که فرمود: «به خدا سوگند اين كفش نزد من از فرمانروايى بر شما محبوبتر است، مگر آنكه حقّى را بر پا سازم يا باطلى را براندازم».[2] فرزند فاطمه علیهماالسلام جز برای خدا و حفظ دین، شمشیر نکشید و جز برای سعادت ما نجنگید. او و یارانش مرگ را به جان خریدند تا اسلام به دستمان برسد و راه رستگاری، گشوده بماند. چگونه میتوان به خود اجازه داد چنین اشخاصی را با دیگرانی مقایسه کرد که برای مال و ثروت و حکومت و حفظ جان خود جنگیدند؟!
ما در سوگ کسی مینشینیم که تمام کائنات سوگوار اوست. او که فرشتگان بیشتر بر او میگریند تا انسانها؛ او که حاملان عرش الهی نیز عزادارش هستند.[3] ما با این نوحهسرایی و بر سر و سینه زدن با عالم هستی هم مسیر میشویم برای تحمل دردی که تا قیامت تسکینی ندارد.
ما به خیابان میآییم، روضه میخوانیم و اشک میریزیم تا نشان دهیم که به عدالت، اخلاق و انسانیت باور داریم؛ عزاداری میکنیم تا یادمان نرود گذشتگان در حق امامشان چه کردند و حواسمان باشد اکنون ما چه وظیفهای داریم. گریه بر حسین علیهالسلام فقط برای تسلی یافتن نیست که پس از مدتی آن را کنار بگذاریم؛ این گریه و هقهق، بانگ بیدارباش و عدالتطلبی است که تا انسان، انسان است با او خواهد بود. ما با گریه بر دردانه پیامبر رحمت صلیاللهعلیهوآله، خود را آماده در آغوش کشیدن مهدی موعود عجلاللهفرجه میکنیم و انتظار خود برای ظهور او و برپایی دولت عدل و کریمه اهلبیت علیهمالسلام توسط او را نشان میدهیم.
پینوشت:
[1]. نهجالبلاغه، خطبه3
[2]. نهجالبلاغه، خطبه33.
[3]. شیخ صدوق، امالی، موسسه البعثه، ص189.