تجلّى نظام توحيدی در امامت‏

12:12 - 1395/01/04

چکیده: امامت هم مثل نبوت، به نصب و جعل الهى مى‏باشد؛ زيرا تصرّف در امور عامه و حل و فصل كارها و اعمال ولايت بر خلق اللّه؛ اگر چه يك نفر هم باشد، تصرّف در سلطنت الهى و ملك خداست و بايد به اذن خدا باشد. در نظام امامت است كه عقيده توحيد، متجلّى و ظاهر مى‏شود و اين بيان‌گر اهميت امام و نظام امامت است.

نظام توحیدی

یکی از اهداف مهم برانگیخته شدن پيامبران و نزول وحى، برپا داشتن عدالت اجتماعی در ميان مردم است. برپايى عدالت در جامعه انسانى، سرچشمه همه خوبی‌هاست. دادگرى واقعى، وقتى است كه حكومت از آن خدا باشد، نه انسان. انسان نمى‌‏تواند بر انسان دیگر حكومت كند. انسان نبايد زير بار حكومت انسانی دیگر برود؛ چنان‌كه حضرت اميرالمومنين(عليه‌السلام) فرمود: «هرگز بندگى دیگری نباش، كه خداوند متعال تو را آزاد آفريد».[1]

آرى! حكومت از آن خداست و حاكم اصلى انسان نيز خداست: «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّه [انعام/ 57]» ؛ هم‌چنان‌كه مالك اصلى انسان و تمام هستی، خداست: «وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض [آل عمران/ 109]».

خداوند متعال نیز برای نشر دين خود و برپا داشتن حكومت خويش در زمين، انسان كامل و شايسته‌ای را به عنوان پيامبر انتخاب مى‌‏كند و احكام و قوانين جامعه انسانى را به صورت وحى، بر او نازل مى‏‌کند تا پيامبر بر اساس آن احكام، جامعه الهى را تشكيل دهد و حاكميت خداوند در زمين را جارى کند. بدين‌گونه، پيامبر به نيابت و خلافت خداوند متعال، حاكم جامعه است و پس از پيامبر، امام حاكم است.[2]

به عبارت دیگر هیچ انسانی حق مالکیت و اولویتی بر سایر انسان‌ها ندارد و همه در نزد خداوند متعال یکسان هستند. تنها کسی که حق مالکیت و حکم‌رانی و ولایت دارد، خداوند متعال است، زیرا او مالک حقیقی انسان و تمام هستی است، پس حق ولایت هم از آن خداست. حال اگر کسی بخواهد بر سایر افراد حکم‌رانی کند، باید از جانب خداوند متعال نصب شود و او باید تلاش کند دستورات الهی را در جامعه پیاده کند، نه سخن خود را. پس هیچ کسی برای حکومت بر مردم مشروعیت ندارد؛ مگر این‌که از جانب خداوند متعال نصب شده باشد و پیامبر و امام چنین هستند.

بنا بر آنچه گفته شد، نظام امامت و ولايت بايد از جانب خدا قرار داده شود تا حكومت، شرعى و اطاعت از اوامرش واجب باشد. در نظام امامت است كه عقيده توحيد، ظاهر مى‏‌شود و جامعه با اين امتياز توحيدى، امت واحد، دين واحد، قانون واحد و حكومت واحد جهانى و هميشه نو و مترقّى اسلام را تحقق مى‌‏بخشد.

از برخی از رواياتى كه در تفسير آيه كريمه «فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ‏ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا[کهف/110] پس هر كس اميد لقاى پروردگارش را دارد، بايد عمل صالح انجام دهد، و كسى را در عبادت پروردگارش شريك نكند». وارد شده، استفاده مى‏‌شود كه شرك نورزيدن به عبادت خدا اين است كه نظام ديگرى را غير از نظام امامت كه نظام الهى است، نپذيرد و براى ائمه اطهار(عليهم‌السلام) كه اين ولايت را دارند، شريك قرار ندهد. در تفسير عياشى نقل شده از امام صادق(عليه‌السلام) درباره معناى اين آيه سؤال شد، حضرت فرمود: «عمل صالح» معرفت ائمّه(عليهم‌السلام) است و «لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» نیز تسليم على(عليه‌السلام) بودن و كسى را كه خلافت براى او نيست و اهل آن نمى‌‏باشد را با او(على(عليه‌السلام)) شريك قرار ندادن است».[3]

در نتیجه: امامت هم مثل نبوت، به نصب و جعل الهى مى‏باشد؛ زيرا تصرّف در امور عامه و حل و فصل كارها و اعمال ولايت بر خلق اللّه؛ اگر چه يك نفر هم باشد، تصرّف در سلطنت الهى و ملك خداست و بايد به اذن خدا باشد. در نظام امامت است كه عقيده توحيد، متجلّى و ظاهر مى‏شود و اين بيان‌گر اهميت امام و نظام امامت است.[4]

_____________________________________________________
پی‌نوشت
[1]. «لا تكن عبد غيرك و قد جعلك اللّه حرّا»(نهج البلاغه، نامه 31).
[2]. محمد رضا حكيمى، خورشيد مغرب، ص 293.
[3]. تفسيرالعياشي، ج2، ص 353.
[4]. امامت پژوهى(بررسى ديدگاههاى اماميه، معتزله واشاعره)، ص 95.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****