امام خميني(قدس‌سره) رهبری قرآنی

10:07 - 1400/11/07

- همراهی و تبعیت مردم از امام خمینی(قدس‌سره) برخاسته از اخلاق و رفتار قرآنی و اسلامی حضرت امام بود؛ فرمولی که برای مردمی بودن، هر مسئولی باید آن را به کار گیرد.

امام خميني(قىس‌سره) رهبری قرآنی

پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا اندازه بسیار زیادی مرهون رهبری حضرت امام خمینی(قدس‌سره) است. رهبری که با اخلاق و رفتار خویش دل‌ها را به خود جذب کرد و با بینش و بصیرت وسیع خویش توانست نیروها را برای براندازی رژیم منحوس پهلوی رهبری کند. زیبایی‌های رفتاری در سیره حضرت امام بود که اقشار مختلف مردم را شیفته خود کرد. مردم نیز هنگامی که به صداقت، یک‌رنگی و مردمی بودن حضرت روح الله پی‌بردند؛ برایش به اصطلاح سنگ تمام گذاشتند. در این یادداشت به چهار رفتار قرآنی حضرت امام و تجلی آن در سیر رهبری انقلاب اسلامی می‌پردازیم.

امام، تجسّم اخلاص
رهبران الهی باید در قله‌های رفیع اخلاص قرار داشته باشند. از این روست که خداوند به پیامبرش سفارش می‌کند که بگوید: «قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[انعام/۱۶۲] بگو در حقيقت نماز من و عبادت‌های من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار جهانيان است.» هنگامی که مردم هدف رهبر را دعوت به خدا بدانند و ببینند با جان و دل برای تبعیت و اطاعت از آن رهبر اقدام کرده و وارد میدان می‌شوند. حضرت امام خمینی که از این مسئله اساسی به خوبی باخبر بود؛ تمام مقصد و هدف خویش را جذب رضایت الهی قرار داد. به درستی که رمز موفقیت ایشان نیز همان اخلاص وی بود.[۱] از ریاست فراری بود و به شاگردانش فرموده بود: «من راضی نیستم کسانی که به من علاقه‌مند هستند علاقه‌شان از قلب تجاوز ‎‏نماید و آن را ابراز نمایند. هر کسی به من علاقه دارد بگذارد در همان ‎‏محدوده قلب بماند. کسی برای ریاست من حتی یک وجب هم قدم برندارد.»[۲] ایشان از مرجعیت و رهبری نیز فراری بود و درباره آن فرموده بودند: «به خدا سوگند که من برای مرجعیت و رهبری یک قدم برنداشته‌ام ولی اگر ‏‎ ‎‏به سراغم آمد بر اساس مسئولیت آن را رد نمي‌‎كنم.»[۳]
امام خمینی با خدا و برای خدا بود، صمیمی‌ترین دوستش خدا بود و تنها هدفش کسب رضایت الهی به شمار می‌رفت. اینگونه بود که خداوند دل‌های مردم را به سوی او گسیل داد. همچنانکه امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «مَن أَصلَحَ فيما بَينَهُ و َبَينَ اللّه  أَصلَحَ اللّه  فيما بَينَهُ وَ بَينَ النّاسِ[۴] هر كس رابطه اش را با خدا اصلاح كند، خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد کرد.»

امام اسوه صبر و توکل
مبارزه با حکومت‌های منحوس همواره سخت و همراه با پرداخت هزینه‌های سنگین است. امام خمینی که رهبری نهضت را در دست داشت؛ مانند هر مبارز دیگری مورد هجوم سختی‌ها و تلخی‌ها قرار داشت؛ از زندان و تبعیدهای متوالی تا اهانت‌‎ها و بی‌ادبی‌ها، از مرگ پسر عزیزشان، آقا مصطفی تا بی‌وفایی هم‌کیشان و هم‌سنخان. مردم وقتی می‌دیدند که امام هم مانند آنها در متن مبارزه است و در راه آن هیچ ترس و سستی‌ای به خود راه نمی‌دهد؛ دوشادوش امام به قیام ادامه دادند. آنها برای برون رفت از مصیبت‌ها و سختی‌ها، نسخه امام را انتخاب می‌کردند؛ صبر و توکل. این نوع رفتار امام که به سرعت تبدیل به رفتاری جمعی در بین انقلابیون شد؛ رفتاری برخاسته از قرآن و سیره مسلمانان صدر اسلام: «وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ[نحل/۴۱و۴۲] آنها كه مورد ستم واقع شدند سپس براي خدا هجرت كردند در اين دنيا جايگاه (و مقام) خوبي به آنها مي‏ دهيم و پاداش آخرت، اگر بدانند، از آنهم بزرگتر است. آنها كساني هستند كه صبر و استقامت پيشه كردند و تنها توكلشان بر پروردگارشان است.»
امام خمینی(قدس‌سره) چه در شروع نهضت، چه در ادامه قیام و پس از پیروزی انقلاب تا پایان عمر شریف خویش، هر سختی‌ای را به جان خرید و زیر بار اطاعت از هیچ کافر و منافق نرفت. ایشان در مقابل آن سختی‌ها و مشکلات به خداوند پناهنده می‌شد و از قدرت بی‌انتهای الهی بهره می‌گرفت. درسی که سفارش قرآن به تمام مسلمانان است: «وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا[احزاب/۴۸] و كافران و منافقان را فرمان مبر و از آزارشان بگذر و بر خدا اعتماد كن و كارسازى [چون] خدا كفايت مى ‏كند.»

امام و دنیاگریزی
مردم انقلابی ایران به خوبی می‌دانستند که امام دنبال دنیا نیست. اگر ذره‌ای در این موضوع شک داشتند؛ دیگر معنا نداشت که جان خود را فدای او و آرمان‌هایش بکنند. مگر می‌شود فردی جانش را برای کسب دنیای دیگری به خطر بیاندازد؟!
امام خمینی نمود کامل ضدیت با دنیا طلبی بود. ایشان دنیا را در مقابل آخرت بسیار حقیر و کوچک می‌دانست؛ همچنانکه قرآن می‌فرماید: «فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ[توبه/۳۸] متاع زندگى دنيا در برابر آخرت جز اندكى نيست.»
دنیا پرستی و دنیا طلبی است که بین رهبران، مسئولان و توده‌های مردمی فاصله می‌اندازد. از این رو امام خمینی علاوه بر آنکه خودش دنیا طلبی را رها کرده بود؛ روحانیون را هم به این مهم سفارش کرده و می‌فرمود: «من اکثر موفقیت‌های روحانیت و نفوذ آنان را در جوامع اسلامی، در ارزش ‏‎ ‎‏عملی و زهد آنان می‌دانم و امروز هم این ارزش نه تنها نباید به فراموشی ‏‎ ‎‏سپرده شود که باید بیش‌تر از گذشته به آن پرداخت. هیچ چیزی به زشتی ‏‎ ‎‏دنیاگرایی روحانیت نیست، و هیچ وسیله‌ای هم نمی‌تواند بدتر از دنیاگرایی، ‏‎ ‎‏روحانیت را آلوده کند.»[۵]

وحدت آفرینی در پرتوی اخلاق اسلامی
حضرت امام با الگو گرفتن از سیره جد بزرگوار خویش، حضرت محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بسیار مهربان، پر عطوفت، سراسر رحمت و مهر بود. آغوش حضرت امام برای ایرانیان آزاده، همواره گشوده و وحدت آفرین بود. قرآن کریم یکی از رمزهای موفقیت پیامبر را اینگونه مطرح کرده: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ[آل‌عمران/۱۵۹] پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مى ‏شدند پس از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در كار[ها] با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن زيرا خداوند توكل‏ كنندگان را دوست مى دارد.»
البته حضرت امام همان اندازه که با نیروهای انقلابی مهربان بود؛ با ضد انقلاب و سرسپردگان استکباری، شدید و سخت برخورد می‌کرد که این مسئله را هم باید خُلق قرآنی ایشان دانست. «‏‏أذِلَّة عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أعِزَّة عَلَی الْکافِرِین[مائده/۵۷]َ آن‌ها نسبت به مؤمنان سرافکنده ‏‎ ‎‏و فروتن و نسبت به کافران سرافراز و مقتدرند.‏» انقلابیون با الگو گرفتن از  مقتدای خود، به جذب حداکثری و دفع حداقلی پرداختند و از وحدت پلی برای پیروزی ساختند.

نکته پایانی
اخلاق امام خمینی(قدس‌سره) برخاسته از قرآن و تعالیم اسلامی بود. ایران اسلامی سراسر شیفته این اخلاق امام شد و تا پای جان برای برپایی آرمان‌های امام تلاش و کوشش کرد. امروز هم اگر مسئولان می‌خواهند مردمی باشند؛ باید مانند حضرت امام، اخلاق و رفتار قرآنی داشته باشند.

پی‌نوشت
[۱] ‏سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام خمینی‏‏، مصطفی وجدانی، ناشر: پیام آزادی، سال چاپ:1363 ج ۶، ص ۱۴۴.‏‏
[۲] همان، ج ۳، ص ۱۸.
[۳] همان، ج۲، ص۱۰۱.
[۴] من لا يحضره الفقيه‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى، قم‏، سال نشر: ۱۴۱۳ ق‏، ج۴، ص۳۹۶.
[۵] صحیفه امام‏‏، امام خمینی، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، سال چاپ: ۱۳۷۸، ج ۲۱، ص ۹۹.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 3 =
*****