سیره اهل بیت نشان میدهد که آنان حتی در برابر هتاکان و فحاشان، کمال ادب و اخلاق را رعایت کردهاند.
شبهه: در روایتی آمده که امام باقر(ع) به یک شخصی توهین کرده و او را «میمون» نامیده است.
پاسخ: در ضمن چند نکته به پاسخ این شبهه میپردازیم:
1. بدزبانی، گناه بزرگ
بدزبانی و فحاشی از گناهان کبیره شمرده شده و در روایات بسیاری، به عنوان نشانههای نفاق و شرک شیطان معرفی شده و شخص فحشدهنده مورد غضب الهی و محروم از بهشت دانسته شده است.[1] پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در این باره فرمودند: «دشنام دادن به دیگران باعث ایجاد کینه و دشمنی میشود».[2]
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمودند: «بدزبانی کار افراد بیمنطقی است که از طریق عقلانیت و استدلال قادر به بیان عقائد خود نیستند.»[3] همچنین حضرت «پایین آمدن قدر و منزلت فرد هرزهگو و از بین رفتن اخوت» را از آثار فحاشی و بدزبانی دانشتهاند.[4] لذا بسیار بعید است که خود امام عصوم بدزبان و فحاش باشد.
2. اخلاق اهل بیت(علیهمالسلام)
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «من برای تکمیل مکارم اخلاقی، مبعوث شدهام.»[5] لذا هدف بعثت پیامبران پیاده کردن اخلاق در جامعه است. همانطور که در قرآن کریم درباره پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرموده: «وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ[6] و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری!»، اهل بیت ایشان نیز در اوج اخلاق بودهاند. خداوند متعال در آیه 33 احزاب به پاکی اهل بیت (علیهمالسلام) و دوری آنان از هرگونه پلیدی شهادت داده است.[7]
3. ادب پیامبر و اهل بیت(علیهمالسلام) در برابر دشمنان
حضرت باقر(عليهالسلام) فرمودند: «مردى يهودى خدمت پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآله) رسید و گفت: السام عليكم(يعنى مرگ بر شما). پیامبر در پاسخ فرمود: عليكم(يعنى بر شما). سپس ديگرى (از يهود) آمد و مانند همان را گفت و پیامبر نيز مانند رفيقش به او پـاسخ داد؛ سپس سومى وارد شد و همان را گفت و حضرت نیز همان پاسخ را داد. عايشه خشمگين شد و گفت: سام و خشم و لعنت بر شما باد اى گروه يهود و اى برادران ميمونها و خوكها!
پس رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) به عايشه فرمود: اى عايشه، اگر فحشت به صورتى مجسم و متمثل میشد، هر آينه بد صورتى داشت، نرمش و مدارا بر هيچ چيز نهاده نشده، جز اينكه آن چيز را آراسته است، و از هيچ چيز برداشته نشده، جز اينكه آن را زشت ساخته است.»[8]
در بحبوحهی جنگ صفین، دو نفر از اصحاب امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به اهل شام فحش دادند. امام(علیهالسلام) از عملِ ایشان باخبر شد و آن دو نفر را احضار کردند و فرمود: «من خوش ندارم كه شما دشنام دهنده باشيد، اما اگر كردارشان را يادآور مىشديد، و گمراهىها و كارهاى ناشايسته آنان را بر مىشمرديد به راست نزديكتر بود، شما بايد به جاى دشنام به آنها مىگفتيد: بار پروردگارا خون ما و آنها را حفظ كن، بين ما و آنها را اصلاح نما و آنان را از گمراهى به راه راست، هدايت فرما تا آنان كه جاهلند حق را بشناسند، و كسانى كه ستيزگى و دشمنى با حق مىكنند، دست بردارند و باز گردند.»[9]
امامان معصوم(علیهمالسلام) حتی دربرابر افراد بیادب و فحاش نیز رفتاری کریمانه و مودبانه داشتند و مصداق بارز آیه 72 سوره فرقان[10] بودند. در کتاب مناقب آل ابی طالب(علیهمالسلام) از سلیمان بن قرم روایت شده که شخصی نصرانی به امام باقر(علیهالسلام) رسید و به ایشان جسارت کرد و گفت: «انت بقرٌ: تو گاو هستی» (العیاذ بالله). امام (علیهالسلام) فرمودند: من باقر هستم نه بقر. سپس آن شخص به مادر امام نسبتهایی داد و امام همینطور با کمال ادب به او پاسخ داد.[11]
همچنین نقل شده امام صادق(علیهالسلام) نامهای را به اصحاب خود نوشتند و به آنان دستور داده که در انجام آن کوشا باشند و از آن غفلت نکنند. بنابراین، اصحاب ائمه آن دستورالعمل را در خانههایشان نصب کرده بودند و بعد از نمازها آن را مطالعه میکردند. در بخشی از این نامه آمده: «بپرهیزید از اینکه به دشمنان خدا دشنام دهید، آن هنگام که دشنام مىشنوید؛ زیرا آنها نیز بدون آگاهى به خدا دشنام خواهند داد. هر که به اولیای خدا دشنام دهد، به خدا دشنام داده است. ستمگرترین شخص نزد خدا، کسى است که وسیله دشنام به خدا و اولیا، خشم خدا را فراهم سازد. دست بردارید از اینکار، دست بردارید از اینکار و از اوامر الهى پیروى کنید.»[12] بنابراین برخورد ایشان در مقابل افراد بددهن الگویی است برای همهی جهانیان.
4. روایت منسوب به امام باقر(علیهالسلام)
در فروع کتاب کافی، از ابوحمزه ثمالی نقل شده که خدمت امام زین العابدین(علیهالسلام) بودیم. شخصی آمد و گفت: من مبتلا به رابطه نامشروع با خانمها هستم. یک روز زنا میکنم و روز بعدش را روزه میگیرم و به این ترتیب کفاره زنا را به جا میآوردم؟ امام سجاد (علیهالسلام) فرمود: هیچ چیزی نزد خداوند محبوبتر از این نیست که بندگان از او اطاعت کنند و معصیت مرتکب نشوند. زنا نکن و روزه هم نگیر.
ابوحمزه میگوید: امام باقر -که در آنجا نشسته بود- آن مرد را به طرف خود کشید و دستش را گرفت و فرمود: «ای "ابازنّة!" عمل دوزخیان را مرتکب میشوی و امید وارد شدن به بهشت را داری؟»[13]
شیخ کلینی این روایت را با چهار واسطه نقل کرده که همگی این افراد مورد وثوق علمای رجالی هستند. [14] بنابراین از نظر سندی، صحیح است.[15]
محل اشکال، لفظ «ابا زنّة» است که نسخههای کتاب کافی در مورد این لفظ اختلاف دارند؛ در دو نسخه از نسخههای معتبر کتاب کافی، «ابا رنّة» نوشته شده [16] لذا احتمال دارد که «ابو رنّة» کنیهی آن شخص بوده باشد. در بعضی از نسخهها هم «ابا ذبّة» نوشته شده، یعنی «ای کسی که به گناه خود اعتراف و اقرار کردهای».[17] در برخی از نسخهها هم «ابا زنّة» نوشته شده که درباره معنای این لفظ در کتب لغت، دو معنی ذکر شده است:
1. «ابو زنّة» به معنای کسی است که مورد اتهام شدید است.[18]
2. «ابو زنّة» به معنای نوع خاصی از بوزینه است که صفت خاصی دارد.[19] اسم بوزینه در عربی «قرد» است، اما عربها یک نام کنایی برای بوزینه دارند که همین «ابو زنة» است.[20] ادیبان عرب گفتهاند که در بین حیوانات، بوزینه از همه بیشتر عمل زنا را انجام میدهد. بنابراین مشهور است که میگویند: «فلانی زناکارتر از بوزینه است.»[21]
شبهه بالا فقط بنا بر نسخه سوم و آنهم معنای دوم آن مطرح است. البته باید توجه داشت که به فرض اینکه این نسخه و این معنی را بپذیریم، معنای خلاف ادبی از آن برداشت نمیشود، زیرا امام(علیهالسلام) در مقام تشبیه بودهاند(تشبیه شخصی که بسیار زناکار است به حیوانی که به این عمل مشهور است) و در کمال ادب از بردن نام این حیوان خودداری کردهاند و کنیه آن را به کار بردهاند.
در نتیجه: معنای روایتی که از قول امام باقر(علیهالسلام) نقل شده، بهگونهای نیست که با عصمت ائمه(علیهمالسلام) و سیرهی اخلاقی ایشان منافات داشته باشد. سه نسخه مختلف درباره این بخش حدیث وجود دارد که تنها در نسخهی سوم این لفظ نقل شده و در آن هم دو احتمال وجود دارد و ممکن است امام (علیهالسلام) از لفظ کنایی برای تشبیه استفاده کرده باشد، لذا هیچ خلاف ادبی در کلام امام، وجود ندارد.
___________________________________
پینوشت
[1]. شیخ کلینی، الكافی، دارالکتب الإسلامية، چ4، تهران، 1407ق، ج2، ص 323.
[2]. شیخ کلینی، الكافی، ج2، ص360.
[3]. علی بن محمد لیثی، عيون الحكم و المواعظ، دارالحدیث، چ1، قم، 1376ش، ص283: امیر المؤمنین: سُنَّةُ اللِّئامِ قُبْحُ الْكَلامِ.
[4]. علی بن محمد لیثی، عيون الحكم و المواعظ، ص286.
[5]. حسن بن فضل طبرسی، مكارم الأخلاق، الشریف الرضی، چ4، قم، 1412ق، ص8.
[6]. سوره قلم، آیه4.
[7]. «إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا؛ خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.»
[8]. کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، الإسلامية، چاپ چهارم، تهران، 1407 ق، ج2، ص648.
[9]. شريف الرضي، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحی صالح) - قم، چاپ: اول، 1414 ق، ص323- سینی خطیب، سید عبدالزهراء، مصادر نهج البلاغة و أسانيده، دارالزهرا، چاپ چهارم، بیروت، 1367ق، ج3، ص91- مکارم شیرازی، ترجمه گويا و شرح فشردهاى بر نهجالبلاغه، (محمد رضا آشتیانی و محمد جعفر امامی)، چاپ اول، انتشارات هدف، قم، بیتا، ج2، ص365.
[10]. «إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراما؛ و هنگامی که با لغو و بیهودگی برخورد کنند، بزرگوارانه از آن میگذرند.»
[11]. ابن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب، علامه، چ1، قم، 1379ق، ج4، 206.
[12]. شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، ج8 ، ص2.
[13]. شیخ کلینی، الكافي، ج5، ص541.
[14]. محمد بن يحيى العطار (احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، موسسة النشر الاسلامی، چ6، قم، 1365ش، ص353)- أحمد بن محمد بن عيسى (شیخ طوسی، الرجال، موسسه نشر اسلامی، چ3، قم، 1373ش، ص351)- علی بن الحكم الكوفی (شیخ طوسی، الفهرست، مكتبة المحقق الطباطبائي، چ1، قم، 1420ق، ص263)- ثابت بن أبي صفية أبو حمزة الثمالي (نجاشی، الرجال، ص115)
[15]. محمدباقر، مجلسی، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، دارالکتب الاسلامیة، چ2، تهران، 1404ق، ج20، ص386
[16]. شیخ کلینی، كافي، دار الحديث، چ1، قم، 1429ق، ج11، ص245: في «م، جد» «رنّة». (توضیح این دو نسخهی معتبر: جد: نسخه ی خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران (ش6649) که در قرن نهم نوشته شده و با نسخه ی شهید ثانی و استرآبادی مقابله شده است- م: نسخه ی کتابخانه آستان قدس رضوی (ش13052) که آن را نزد مرحوم شیخ حر عاملی مقابله کردهاند.)
[17]. مجلسی، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج20، ص387.
[18]. محمود بن عمر زمخشری، اساس البلاغة، دارصادر، چ1، بیروت، ص277.
[19]. علی بن اسماعیل بن سیده، المخصص، دارالکتب العلمیة، چ1، بیروت، ج13، ص178.
[20]. خلیل بن احمد فراهیدی، كتاب العين، نشر هجرت، چ2، قم، ج7، ص350.
[21]. محمد بن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، دارالکتب الاسلامیة، چ1، بیروت، ج1، ص452.
شبهه: در روایتی آمده که امام باقر به یک شخصی توهین کرده و او را «میمون» نامیده است.
پاسخ: معنای روایتی که از قول امام باقر(علیهالسلام) نقل شده، بهگونهای نیست که با عصمت ائمه(علیهمالسلام) و سیرهی اخلاقی ایشان منافات داشته باشد. سه نسخه مختلف درباره این بخش حدیث وجود دارد که تنها در نسخه سوم این لفظ نقل شده و در آن هم دو احتمال وجود دارد و ممکن است امام (علیهالسلام) از لفظ کنایی برای تشبیه استفاده کرده باشد، لذا هیچ خلاف ادبی در کلام امام، وجود ندارد.
نظرات
مگر برای حیوانات هم زنا هست؟!!
لطفا توضیح دهید.
این عبارت اهل لغت است که گفته اند:
«فلانٌ أزْنَى من قِرْدٍ لأِنَّ القِرْدَ أزْنَى الحَيَوان»
در این سخن اهل لغت، زنا را به حیوانات هم نسبت داده اند. درست است که عناوین فقهی در مورد حیوانات نیست اما زنا به معنای تجاوز جنسی به جفت دیگری، در مورد حیوانات هم قابل تصور است. به نظر می رسد که اهل لغت همین معنی را اراده کرده باشند. یعنی بوزینه مخفیانه به جفت بوزینه ی دیگر تجاوز جنسی می کند. و این در بین بوزینه ها بسیار رواج دارد.