زهیر بن قین و رسوایی مدعیان منافق

12:06 - 1402/05/12

زهیر در پاسخ به کنایه لشکر یزید، به این نکته ظریف اشاره می‌کند که چه بسیارند مدعیانی که بازنده شدند و چه‌بسا بی‌ادعاها که در مسابقه تقرب به خدا، پیشتاز همگان گردیدند.

زهیر

داستان کربلا ماجرایی به بلندای تمام تاریخ است. این جریان تاریخ‌ساز در دل خود، خورده داستان‌ها و ماجراهای فراوانی را جای‌ داده است که هرکدام به‌ نوبه‌ خود پرده‌ای باشکوه از آزادمردی و انسانیت را به نمایش می‌گذارند.

زهیر بن قین بَجَلی ازجمله شخصیت‌های بسیار جالب و شجاع حماسه عاشوراست. او مدت‌ها از عثمان طرفداری می‌کرد و در برابر علویان و شیعیان قرار داشت؛ اما با یک ملاقات، حسینی و کربلایی شد. زیبایی، منطق و شورِ سخنان زهیر در جای‌جای واقعه کربلا توجه هر خواننده‌ای را جلب می‌کند.

تو که عثمانی بودی؟ تو بودی که نامه نوشتی؟
عصر تاسوعا سپاه یزیدیان به‌ سوی خیمه خورشید حرکت کردند و حضرت عباس علیه‌السلام با 20 نفر در برابر آن‌ها قرار گرفتند. در فرصتی که برای سخن و گفتگو ایجاد شد، حبیب بن مظاهر به زهیر گفت: تو سخن بگو! انتخاب زهیر اتفاقی نبود. او سخن آغاز کرد و از بین یزیدیان شخصی به نام «عزره» از همان ابتدا با استناد به گذشته زهیر و برای ساکت کردن او گفت: «ای زهیر، تو نزد ما از شیعیان این خانواده نبودی، تو طرفدار عثمان بودی». پاسخ زهیر زیبا و دارای نکات فراوانی است. او در پاسخ گفت: «از موقعیتی که اکنون دارم، در نمی‌یابی که از شیعیانم. به خدا نه من نامه‌ای به حسین نوشتم و نه هرگز پیکی در پی‌ او فرستادم و نه وعده یاری‌اش دادم؛ در راه با او برخوردم، به یاد رسول خدا و موقعیت وی افتادم ... بر آن شدم یاری‌اش کنم، در حزب او درآیم و جانم را فدایش سازم، برای آن‌که شما حق خدا و رسولش را ضایع کردید».

به‌عبارت‌دیگر، زهیر در پاسخ به این نکات اشاره می‌کند؛
1. این نکته بیش از آنکه عیب من باشد، افتخار من است که موقعیت این خاندان را درک کردم و به یاری آن‌ها شتافتم.

2. من که عثمانی بودم و ادعایی نداشته و ندارم، اکنون در خدمت اهل‌بیت علیهم‌السلام هستم؛ اما شما برای او نامه نوشتید و ادعای یاری او را داشتید. شما یزیدیان باید از نفاق و دورویی خودتان شرمنده باشید.

3. ملاک، حال فعلی افراد است. اکنون من در سمت اهل‌بیت علیهم‌السلام هستم و شما در جهت ظلم و تضییع حق خاندان رسول خدا گام برمی‌دارید.

4. من را یک دیدار و ملاقات اتفاقی از خواب بیدار کرد؛ اما امثال شما را زندگی در کوفه، ادعای محبت اهل‌بیت علیهم‌السلام و نامه‌نگاری با آن‌ها نجات نداد.

پی‌نوشت:
[1]. ابومخنف، لوط بن یحیی، مقتل الحسین علیه‌السلام، چاپ اول، العلمیة، 1398ق، ج1، ص106.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 2 =
*****