آیات 8 تا 9

13:58 - 1397/04/24

سوره العنکبوت (29): آیات 8 تا 9

اشاره

وَ وَصَّیْنَا اَلْإِنْسٰانَ بِوٰالِدَیْهِ حُسْناً وَ إِنْ جٰاهَدٰاکَ لِتُشْرِکَ بِی مٰا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلاٰ تُطِعْهُمٰا إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (8) وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِی اَلصّٰالِحِینَ (9)

ترجمه:

8-ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند،و اگر آنها تلاش کنند که برای من شریکی قائل شوی که به آن علم نداری،از آنها اطاعت مکن،بازگشت همه شما به سوی من است،و شما را از آنچه انجام می دادید با خبر خواهم ساخت.

9-کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند آنها را در زمره صالحان وارد خواهم کرد.

شان نزول:

روایات مختلفی در شان نزول آیه فوق آمده است که عصاره همه آنها یکی است و آن اینکه:"بعضی از مردانی که در مکه بودند ایمان و اسلام را پذیرفتند (1)هنگامی که مادر آنها از این مساله آگاه شد تصمیم گرفت که غذا نخورد،آب ننوشد،تا فرزندش از اسلام بازگردد!گرچه هیچکدام از این مادران به گفته خود وفا نکردند و اعتصاب غذا را شکستند،ولی آیه فوق نازل


 1) در پاره ای از روایات نام"سعد بن ابی وقاص"آمده و در پاره ای دیگر نام "عیاش بن ابی ربیعه مخزومی".

شد و خط روشنی در برخورد با پدر و مادر در زمینه مساله ایمان و کفر به دست همگان داد.

***

تفسیر:

برترین توصیه نسبت به پدر و مادر

یکی از مهمترین آزمایشهای الهی مساله"تضاد"خط ایمان و تقوا،با پیوندهای عاطفی و خویشاوندی است،قرآن در این زمینه تکلیف مسلمانان را به روشنی بیان کرده است.

نخست به عنوان یک قانون کلی که از ریشه های عواطف و حق شناسی سرچشمه می گیرد می فرماید:"ما به انسان توصیه کردیم نسبت به پدر و مادرش نیکی کند" ( وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسٰانَ بِوٰالِدَیْهِ حُسْناً ).

گرچه این یک حکم تشریعی است ولی این مساله پیش از آنکه یک لازم تشریعی باشد به صورت یک قانون تکوینی در نهاد همه انسانها وجود دارد،و مخصوصا تعبیر به"انسان"در اینجا جلب توجه می کند،چرا که این قانون مخصوص به مؤمنان نیست،بلکه هر کس شایسته نام انسان است باید در برابر پدر و مادر حق شناس باشد،و احترام و تکریم و نیکی به آنها را در تمام عمر فراموش نکند،هر چند با این اعمال هرگز نمی تواند دین خود را به آنها اداء کند.

سپس برای اینکه کسی تصور نکند که پیوند عاطفی با پدر و مادر می تواند بر پیوند انسان با خدا و مساله ایمان حاکم گردد،با یک استثناء صریح مطلب را در این زمینه روشن کرده،می فرماید:"و اگر آن دو(پدر و مادر)تلاش و کوشش کنند و به تو اصرار ورزند که برای من شریکی قائل شوی،که به آن علم نداری، از آنها اطاعت مکن"( وَ إِنْ جٰاهَدٰاکَ لِتُشْرِکَ بِی مٰا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلاٰ تُطِعْهُمٰا ).

تعبیر به"جاهداک"،مفهومش به کار گرفتن نهایت تلاش و کوشش و اصرار آنها است.

و تعبیر به"ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ "(چیزی که به آن علم نداری)اشاره به منطقی نبودن شرک است،چون اگر واقعا شرک صحیح بود،دلیلی بر آن وجود داشت،و به تعبیر دیگر جایی که انسان علم به چیزی نداشته باشد باید از آن پیروی نکند،تا چه رسد به اینکه علم به بطلان آن داشته باشد.

پیروی از چنین چیزی پیروی از جهل است،اگر پدر و مادر تو را وادار به پیروی از جهل کنند اطاعت آنها مکن،اصولا تقلید کورکورانه غلط است حتی اگر در مورد ایمان باشد تا چه رسد به شرک و کفر.

همین توصیه در مورد پدر و مادر در سوره لقمان نیز آمده است،با این اضافه که در آنجا می فرماید: وَ صٰاحِبْهُمٰا فِی الدُّنْیٰا مَعْرُوفاً :"در عین اینکه دعوت آنها را به شرک مپذیر در امور دنیا نسبت به آنها ارفاق کن و در معاشرت با آنها به نیکی عمل نما"مبادا کسی چنین تصور کند که مخالفت با پدر و مادر در مورد دعوت به شرک،دلیل بر بد رفتاری با آنها است،و این نهایت تاکید اسلام را در مورد احترام به پدر و مادر ثابت می کند.

به این ترتیب از اینجا یک اصل کلی استفاده می شود که هیچ چیز نمی تواند بر ارتباط انسان با خدا حاکم گردد که آن مقدم بر همه چیز است، حتی بر پیوند با پدر و مادر که نزدیکترین پیوندهای عاطفی است.

حدیث معروف

لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق: "اطاعت از مخلوق در عصیان خالق روا نیست"که از امیر مؤمنان علی ع نقل شده معیار روشنی را در این مسائل به دست می دهد (1).


 1) "نهج البلاغه"کلمات قصار جمله 165.

و در پایان آیه می افزاید:"بازگشت همه شما به سوی من است و من شما را از اعمالی که انجام می دادید آگاه می سازم"و پاداش و کیفر آن را بی کم و کاست در اختیارتان خواهم گذاشت( إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ).

این جمله در حقیقت تهدیدی است برای کسانی که راه شرک را می پویند، و کسانی که دیگران را به این راه دعوت می کنند،زیرا صریحا می گوید:خداوند حساب همه اعمال آنها را نگاه می دارد و به موقع تحویل آنها می دهد.

*** آیه بعد بار دیگر حقیقتی را که قبلا در مورد کسانی که ایمان و عمل صالح دارند بیان شد تکرار و تاکید می کند،می فرماید:"کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام می دهند آنها را در زمره صالحان داخل خواهیم کرد"( وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّٰالِحٰاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِی الصّٰالِحِینَ ).

اصولا عمل انسان به انسان رنگ می دهد،عمل صالح انسان را از نظر روحی به رنگ خود در می آورد و در زمره"صالحان"وارد می کند،و عمل سوء در زمره بدان و"ناصالحان".

در اینکه این تکرار به چه منظور است بعضی گفته اند در آیات قبل اشاره به کسانی بود که راه حق را می سپردند،و در اینجا اشاره به کسانی است که هادیان این راه و دلیلان طریق توحیدند،زیرا تعبیر به"صالحین"در مورد بسیاری از انبیاء آمده است که از خدا می خواستند آنها را به صالحان ملحق کند.

این احتمال نیز وجود دارد که در آیات قبل،سخن از بخشش گناهان و جزای شایسته این گروه مؤمنان بود،ولی در اینجا اشاره به مقام والای آنها است که خود پاداشی است دیگر،آنها در صف صالحان،در صف پیامبران و صدیقین و شهدا قرار می گیرند و همدم و همنشین آنهایند.

***

نکته:

نیکی به پدر و مادر

این نخستین بار نیست که قرآن به این مساله مهم انسانی اشاره می کند، قبلا در سوره اسراء آیه 23 اشاره شده و بعدا در سوره لقمان آیه 14 و 15 و احقاف آیه 15 نیز به این موضوع مهم اشاره خواهد کرد.

در حقیقت اسلام برترین احترام را برای این دو تن قائل است،که حتی در صورت مشرک بودن،و دعوت به شرک کردن که منفورترین کارها در نظر اسلام است باز حفظ احترام آنها را-در عین عدم پذیرش دعوت آنها به شرک-واجب می شمرد.

این در واقع یکی از آزمایشهای بزرگ الهی است که در آغاز این سوره به آن اشاره شده است،چرا که گاهی آنها به سالهایی از عمر می رسند که نگهداری و تحملشان مشکل می شود،اینجا است که باید فرزندان،امتحان خود را در زمینه حق شناسی و اطاعت فرمان خدا بدهند،و از پدران و مادران به بهترین وجه نگاهداری کنند.

در حدیثی از پیامبر ص می خوانیم:شخصی خدمتش آمد و عرض کرد:

من به چه کسی نیکی کنم؟فرمود:به مادرت،دو باره سؤال کرد:بعد از او به چه کسی؟فرمود:به مادرت،بار سوم سؤال کرد:بعد از او به چه کسی؟ باز فرمود:به مادرت!و در چهارمین بار توصیه پدر و سپس سایر بستگان را به ترتیب نزدیکی آنها با انسان فرمود (1).

در حدیث دیگری که در بسیاری از کتب آمده است پیامبر ص فرمود:الجنه تحت اقدام الامهات: "بهشت زیر پای مادران است"(و تنها از طریق خضوع و همچون خاک راه بودن در برابر آنها می توان به بهشت برین راه یافت) (2).


 1 و 2) مجمع البیان ذیل آیات مورد بحث.
برچسب‌ها: