به تعبیر زیبای قرآن کریم در قصاص کردن، پویایی و شکوفایی زندگی همه انسانهاست نه کشتن و اعدام کردن یک فرد؛ زیرا قصاص از خیلی از جنایتها جلوگیری میکند.
قصاص چشم در مقابل چشم
قصاص یکی از احکامی است که خداوند در چندین جای قرآن کریم به آن اشاره میکند و آن را جزء ضروریات دین قرار میدهد. در اینجا به عنوان نمونه به تعدادی از آنان اشاره میشود.
قرآن کریم ابتدا در مورد تناسب در قصاص به صورت کلی میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى؛[1] اى اهل ايمان! در مورد كشته شدگان بر شما قصاص مقرّر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن»
سپس در جای دیگر وارد برخی از جزئیات قصاص میشود. «وَ كَتَبْنا عَلَيْهِمْ فيها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ؛[2] و ما در تورات بر بنى اسرائيل لازم و مقرّر داشتيم كه [در قانون قصاص] جان در برابر جان، و چشم در مقابل چشم، و بينى در مقابل بينى، و گوش به جاى گوش، و دندان در برابر دندان، و زخم ها را هم قصاص کنند.»
تا اینجا اصل قصاص یکی از ضروریات دین شمرده شده است.
مراتب اجرا شدن قصاص
1.بخشش: در قرآن کریم و روایات، قبل از قصاص بحث بخشش و گذشت وجود دارد، یعنی تا جایی که میتوانند کوشش کنند تا صاحب دم ببخشد و این بخشش را کفاره برای تمام گناهان او قرار داده است. قرآن کریم این نکته را در ادامه آیه45 سوره مائده چنین آورده است. «فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ؛ و هر كه از آن قصاص گذشت كند، پس آن گذشت، كفّارهاى براى [خطاها و معاصىِ] اوست.» و در جای دیگر قرآن کریم فرمود: «وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوى؛[3] و گذشت كردن و بخشيدن، به پرهيزكارى و تقوی نزديكتر است.»
2.گرفتن خونبها (دیه): بعد از اینکه گذشت و بخشش کارساز نشد، نوبت به گرفتن خونبها میرسد. قرآن کریم در ادامه آیه178 سوره بقره میفرماید: «فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخيهِ شَيْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسان؛ پس اگر كسى از سوى برادر (دينى) خود، چيزى به او بخشيده شود، (و حكم قصاص او، تبديل به خونبها گردد،) بايد از راه پسنديده پيروى كند. و قاتل نيز، به نيكى ديه را (به ولى مقتول) بپردازد؛ (و در آن، مسامحه نكند.)»
3.قصاص: اگر صاحبان حق، از گرفتن دیه نیز سر باز زدند نوبت به قصاص میرسد که در اینجا بعد از اثبات شدن جنایت و شرائط قصاص، حکم خدا باید اجرا شود؛ زیرا سر باز زدن از حکم خدا، مصداق ظلم است.
با توجه به این دسته از آیات و برخی روایات یکی از موارد قصاص، چشم است. اگر کسی دست به جنایتی زد و باعث شد که چشم کسی نابینا شود، مانند اینکه کسی عمدا با اسیدپاشی کردن چشم کسی را کور کند و این جنایت نزد قاضی محرز شود از طرفی شرائط قصاص محقق شود، ابتدا از صاحب چشم معیوب میخواهند که گذشت کند، اگر گذشت نکرد و به دیه نیز اکتفا نکرد، با محقق شدن شرائط، او را به همان شکل باید قصاص کنند و این صریح حکم خداست که دارای حکمتهای فراوانی است.
فلسفه قصاص در اسلام
همه احکامی که خداوند متعال برای انسان و اجتماع انسانی وضع کرده است دارای حکمتهایی است که در لابلای آیات و روایات به برخی از آنها اشاره شده است.
یکم. تداوم حیات و زندگی پویا. در قرآن یکی از مهمترین حکمتهای قصاص را «حیات» معرفی کرده است. «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون؛[4] و براى شما در قصاص حيات و زندگى است، اى خردمندان، باشد كه تقوى پيشه كنيد.»
حیات به معنای زندگی صرف نیست بلکه نوعی زندگی پویا، سرزنده، و نیرویی است که باعث رشد و تداوم زندگی میشود.[5] پس هدف از قصاص، اعدام کردن یک شخص نیست؛ بلکه هدف جلوگیری از هرج و مرج است تا کسی بدون دلیل جان مردم را تهدید نکند.
دوم. قصاص سبب جلوگیری از خلاف و گناه است؛ زیرا افراد جامعه وقتی بدانند، در صورت ارتکاب جنایت، قصاص میشوند، سعی در ترک جنایت کرده و به دنبال آن نمیروند؛ در نتیجه قصاص نوعی بازدارندگی از خطاست.
قصاص در واقع حیات و زندگی جامعه و جمع است، درست است که چشم یک نفر بخاطر قصاص از بین میرود ولی در عوض هزاران چشم به حیات خود ادامه میدهد؛ زیرا یک نفر متجاوز حیات افراد دیگر جامعه را به خطر میاندازد. پس اگر با این کار جلوی او گرفته نشود فردا جان دیگران را به خطر میاندازد و این عین رحمت خداوند است، نه خشونت در دین! به تعبیر برخی بزرگان معنای قصاص دشمنی کردن با انسان نیست؛ بلکه دوستی کردن با انسانهاست.[6]
سوم. جلوگیری از خون ریزیهای بیشتر در جامعه.
در گذشته و حتی در بین برخی از جوامع فعلی، اگر شخصی، فردی را از قبیلهای (جامعهای) میکشت یا جنایتی بر او وارد میکرد، افراد قبیله مقتول برای انتقام، افراد متعددی را از طائفه قاتل میکشتند. حال آنکه بعد از آمدن حکم قصاص، فقط فرد قاتل مورد پیگیری قرار میگرفت.[7]
با توجه به بیشتر شدن جمعیت و جنایاتهای گوناگونی که در جوامع مختلف اتفاق میافتد، ضرورت قصاص بیشتر حس میشود. پس اگر این حکم الهی به خوبی اجرا نشود، میل به قتل و غارت در جامعه زیاد میشود.
پی نوشت
[1]. سوره بقره، آیه178.
[2]. سوره مائده، 45.
[3]. سوره بقره، آیه237.
[4]. سوره بقره، آیه179.
[5]. رک، مفردات، راغب، ص268.
[6]. رک، مجموعه آثار، مطهری، ج22، ص749.
[7]. تفسیر نمونه، مکارم، ج1، ص603.
یکی از ضروریات دین، که در قرآن کریم به آن تصریح شده، قصاص است؛ زیرا یکی از مهمترین احکامی است که باعث حفظ و تداوم زندگی و در نتیجه آرامش برای جامعه میشود. همچنین در قرآن کریم برای اجرای حکم ابتدا ترغیب به بخشش میکند و در صورت نپذیرفتن بحث دیه را پیش میکشد در پایان با محقق شدن شرائط، حکم به قصاص میدهد.