برهان «حرکت»، از برهانهای قدیمی بر اثبات وجود خداوند است که در آن ثابت میشود متحرک به محرک غیرمتحرکی نیاز دارد تا به وجود بیاید که آن محرک اول، خداست.
برهانهای متعددی بر اثبات وجود خداوند متعال اقامه شده است. اندیشمندان الهى هر کدام، از راههای مختلف بر وجود خداوند استدلال آوردهاند. این نکته قابل توجه است که هر برهانى دارای مزیتی است که ممکن است دیگری نداشته باشد. برخی برهانها مانند نظم برای مردم عادی مفید و برخی دیگر تخصصی و برای گروهی که با مفاهیم فلسفی آشنا هستند، متناسب است. ازاینرو ذکر برهانهای گوناگون بر اثبات وجود خدا با توجه به تنوع مخاطبان سودمند است و هرگز نباید انتظار داشت که هر برهانی تمام مدعاى خداباوران در مورد خدا را اثبات کند، بلکه نتیجه هر برهان، متناسب با مقدمات آن است.
برهان حرکت
از برهانهای قدیمی که بر وجود خداوند اقامهشده، برهان «حرکت یا مُحَرِّک اول»[1] است که در آن ثابت مىشود هر چیز دارای حرکت، به محرکی که دارای حرکت نیست، نیاز دارد تا به وجود بیاید و چون عالم طبیعت خالى از حرکت نیست، طبعاً محرک، یعنی موجودى فراتر از طبیعت که توجیهکننده تمام حرکات است، وجود خواهد داشت. در برهان حرکت به یک معنا از مقدمات تجربی نیز استفاده شده است.[2] چراکه تغییرات عالم ماده نیز در استدلال به کار برده شده است.
در این برهان بر اساس وجود حرکت در عالم، به اثبات خداوند پرداخته میشود. ارسطو نخستین کسی بود که برهان حرکت را در قالب برهان ارائه کرد. البته این برهان مبتنی بر اصول و مقدماتی است كه شاید در بیان ارسطو بیاننشده، ولی ارسطو خود به آنها قائل بوده است.[3]
تقریر برهان حرکت
این برهان در فلسفه و الهیات اسلامی بر اساس حرکتهای گوناگونی که در عالم وجود دارد، تقریر شده است.[4]
با توجه به ملاکهایی که برای تقریر این برهان وجود دارد، به سادهترین شکل که مقصود از این برهان را روشن و برای فهم عمومی نیز مفید است، اشاره میکنیم:
مقدمه اول: جهان، متحرِّک است (دارای حرکت) یا به تعبیر شهید مطهری رحمهاللهعلیه، طبیعت از تغییر یا حركت به معنای اعم خالی نیست.
مقدمه دوم: هر متحرِّکی نیازمند مُحرِّکی (حرکتدهنده) است.
از طرفی تسلسل در علتها محال است.
نتیجه: سلسله حرکات باید منتهی شوند به مُحرِّکی که خود مُتحرِّک نیست (مُحرِّک ثابت اول).[5]
توضیح تفصیلی برهان حرکت
توضیح این برهان بر اساس بیان رسای شهید مطهری رحمهاللهعلیه را به شکل منطقی زیر میتوان تقریر دوباره نمود:
1. هزاران حركت در خارج قابل مشاهده است.
2. حركت بدون محرک نمیتواند باشد، یعنی محال است که این حركات بدون محركی صورت گیرد.
3. عامل یک حركت، مثلاً افتادن برگ یک درخت، یا مادی است یا غیرمادی.
4. اگر این عامل مادی نباشد، معنایش این است كه این حركت، مستند به یک علت غیرمادی یعنی علت غیرمتحرک است. چون ماده همواره با تغیر همراه است. پس ما در همان قدم اول به محرک غیرمتحرک رسیدیم.
5. اما اگر عامل این حركت یک امر مادی باشد كه بنا بر مشاهده همینگونه است، این طبیعت و ماده كه مبدأ این حركت است، به سبب خالی نبودن طبیعت از تغیر و حركت، خودش متغیر است.
6. حال سؤال پیش میآید که منشأ تغیّرِ آن طبیعت یا مادهای كه این حركت را ایجاد میکند، چه چیزی است؟
7. آن منشأ تغیّر اگر مادی باشد، باید متغیر باشد تا این حركت را ایجاد كند، چون طبیعت نمیتواند غیر از این باشد. دوباره به آن منشأ تغیر نقل كلام میشود. اگر متغیر باشد باز نیازمند به تغییر دهنده و محرك است و چون تسلسل محال است، پس سلسله محرکها باید به محركی كه «غیر متحرک» است منتهی شود که همان مطلوب ما است.[6]
محرک اولی که هیچ حرکت و تغییری در او نیست و مبدا بقیه حرکات است، همان موجودی است که ما آن را خدا مینامیم.
پینوشت:
[1]. Proof of the prime mover.
[2]. علامه مصباح، محمدتقی، کمکهای علوم به فلسفه، ص124.
[3]. شهید مطهری، مجموعه آثار. ج11، ص107.
[4]. برهان حرکت بر اساس مطلق حرکت، حرکت نفس، حرکت جوهری، حرکت افلاک و... تقریر شده است.
[5]. شهید مطهری، مرتضی، مجموعه آثار. ج11، ص107.
[6]. همان.