رحیل؛ قربانی سهل‌انگاری و بی‌دقتی

13:13 - 1402/07/13

رحیل با وجود ایده اصلی خوبی که دارد و پیام‌های ارزشمند سیاسی و فرهنگی، به دلیل ضعف در نگارش متن و بعضی بی‌دقتی‌ها در اجرا بعید به نظر نمی‌رسد در جلب نظر مخاطبان موفق باشد و باید امیدوار به تولیدات آینده، با همین نگاه خلاقانه و بدون تکرار اشتباهات بود.

در آغاز هر قسمت از رحیل عبارت «ما رأیت الّا جمیلا» ذیل عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» می‌آید تا یادآور شود که بیننده با داستانی مرتبط با قیام حسینی روبه‌رو است. «مها» در راه بازگشت از کربلا است؛ گویی که مأموریتی برای قیام در برابر یک قوم فاسد صاحب قدرت دارد؛ و جدال از همان راه بازگشت با سربازانی که در ظاهر محافظ او، و در واقع گماشته سرگرد زمان هستند، آغاز می‌شود.

رحیل در قالب یک روایت تاریخی، داستانی از رویارویی شاهزاده‌ای به نام مها با گروهی از عوامل وابسته به رضاخان میرپنج، به سرکردگی سرگرد زمان را روایت می‌کند. در آغاز هر قسمت از این مجموعه این عبارت را می‌بینیم:
«قصه‌ها را می‌نویسند. تاریخ را زندگی می‌کنند. قصه ما تاریخ نیست، اما تاریخ در قصه ما جاری است». وقایع «رحیل» مستند به تاریخ نیست، ولی در بستری تاریخی روایت می‌شود. در واقع تصویری که از حال و هوای روزهایی که داستان در آن روایت می‌شود می‌بینیم، برگرفته از واقعیت است ولی جزئیات، ساخته ذهن نویسنده است.

داستان رحیل در روزهایی جریان دارد که احمدشاه از کشور فرار کرده است و رضاخان به مدد سردار سپه بودنش و تسلط نظامی، عملا اختیار کشور را در دست دارد. مها دختر درباری فرهیخته‌ای است که به خاطر نفوذی که در دربار قجری دارد، تبدیل به مزاحمی شده است که زمان و همسرش «بی‌تاج» مصمم به برداشتن او از سر راه شده‌اند. سرگرد اقدامات نظامی-امنیتی را پیگیری می‌کند و بی‌تاج که در سحر و جادو زبردست است، مشغول توطئه از طریق نفوذ در حرمسرا است.

شخصیت‌های پیش‌برنده در رحیل بیشتر زن هستند؛ از مها که شخصیت اول است گرفته، تا بی‌تاج که محور توطئه است، یا عامل نفوذی‌اش «شمامه» یا «قمر» که رازهایش می‌تواند ورق بازی را برگرداند. شخصیت‌های مرد نیزعمدتاً تحت تأثیر زنان هستند؛ چه سرگرد زمان که به شدت تحت تأثیر بی‌تاج است، تا اصلان، پسر استاد صحاف که دلداده مها است.

خط کلی داستان، جذاب است؛ جدال دختری فرهیخته در مصاف با لشکری از اشرار صاحب قدرت و نفوذ. ویژگی دومی که در کنار بازی خوب چندتن از بازیگران می‌تواند کار را دیدنی‌تر کند، روایت داستان از درون شمس‌العماره است.

رحیل از حیث محتوایی دارای نکات ارزشمندی است؛ از نمایش اوضاع نابسامان اواخر دوره قاجاری تا پررنگ کردن اعتقادات مذهبی مها و ارج و قربی که برای فرهنگ اسلامی-ایرانی کشورش قائل است. پهلوی در رحیل نماد ستم و اختناق، جنایت و فساد، وابستگی به اجانب، و بی‌توجهی به فرهنگ سنتی ایران است. قاجار نیز بر خلاف بسیاری از مجموعه‌های تاریخی مربوط به این دوران، بزرگ داشته نمی‌شود. جناب اعلیحضرت، برادر احمدشاه، که در غیاب برادر، جانشین اوست، گرچه مانند برادرش فرار را بر قرار ترجیح نداده و بناست پشتیبان اصلی مها باشد، ولی شخصیتی بی‌ثبات و زن‌باره دارد. تنها شخصیت منتسب به قاجار که اهل فضل و کمال است، مها است، که در قسمت‌های پایانی متوجه می‌شویم ارتباط خونی با این قوم ندارد. شاید مهمترین نقطه قوت محتوایی رحیل این باشد که شخصیت مها به گونه‌ای نمایش داده شده است که به نظر می‌رسد ستون شخصیتی او و مایه قوتش باورمندی و اتصال قلبی او به فرهنگ حسینی است.

با وجود همه این محاسن محتوایی، ریتم کند و ناتوانی بعضی بازیگران اصلی در ایفای نقش، و بازی‌های اغراق‌گونه و تئاتری، برای مخاطب تلویزیون دلچسب نبود؛ بگذریم از اینکه بعضی بازیگران اصلی، حتی در خوانش اشعار یا ادای الفاظ و اصطلاحات عربی اشتباهاتی داشتند که با کمک یک دانشجوی سال اول ادبیات قابل جلوگیری بود. ادبیات به کار رفته در دیالوگ‌ها نیز ناخودآگاه توسط مخاطبی که نه «شب دهم» یا «پهلوانان نمی‌میرند»، که حتی «بانوی عمارت» را دیده بود، مقایسه شده و ذوقش را کور می‌کرد.

باید منتظر نظرسنجی‌ها ماند، اما به نظر می‌رسد رحیل با وجود تلاش قابل تقدیر سازندگان، نتوانسته در سطح انتظار ظاهر شود؛ گرچه می‌تواند پله‌ای برای ساخت آثاری به مراتب کم‌نقص‌تر و تماشایی‌‌تر باشد. باید امیدوار بود که فصل دوم این مجموعه بتواند خاطره بهتری در ذهن مخاطب به جا بگذارد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****