نمایشنامه طنز کودکانه فیل و گنجشک
عمو میگه:* ننه چه قدر بوی سوختنی میاد؟ چی سوخته؟
ننه میگه: -ننه دل من سوخته جگر من سوخته
*ننه حرف شما درسته ولی بوی سوختن برنجه
-عمو از شما بعیده، بوی برنج سوخته رو متوجّه میشید، امّا سوختگی دل من رو نمیفهمید.
*ننه نگفتی چه چیزی ناراحتتون کرده؟
-ننه این بچه های مظلوم و بیگناه فلسطینی رو که به دست اسرائیلیهای ظالم کشته شدن رو دیدید؟ مادرهایی که خونه های پر از شور و نشاطشون با کشته و اسیر شدن اعضای خانواده شون به یک خرابه سرد و تاریک تبدیل شده، دیدید؟ تازه همون خونه ها رو هم روی سرشون خراب میکنن.
*راست میگی ننه دشمن خیلی بی رحمه
-عمو دیشب نوه ام میگفت: ننه، فلسطینیها که وسایل جنگی ندارن چه طور میتونن با اسرائیلیهایی که همه چیز دارن بجنگند؟ چه طور میتونن پیروز بشن؟ ننه به نظر شما من باید بهش چی میگفتم؟
*ننه به نظر من باید براش قصه پیروزی گنجشک بر فیل رو میگفتی؟
-عمو میشه این قصه رو شما بگید تا هم من و هم بچه ها یاد بگیریم؟
*بله که میشه، با کمال میل میگم، بسم الله الرحمن الرحیم، توی یک جنگل بزرگ کنار برکه آب يک دسته از گنجشکها زير بوته هاي علف تخم گذاشته بودند و جوجه در آورده بودند.
يک فيل ظالم هم توی اون صحرا زندگي مي کرد. هر وقت فيل مي خواست برود کنار برکه آب بخورد، سر راهش چند تا از لانه ها وجوجه گنجشکها را زير پاي خودش له می کرد.
-ننه حتما گنجشکها خيلي غصه دار می شدند؟
*بله ننه، يکي میگفت: سرنوشت اينطور بوده، يکي گفت: چاره اي نيست بايد بسوزيم و بسازيم . اما کاکلي که از همه شجاع تر بود گفت: من هيچکدام از اين حرفها را قبول ندارم. من میگم اینجا محل زندگي ماست، فيل نبايد جوجه هاي ما رو لگد مال کنه.
-خوب ننه این که دعوا نداره به آقا فیله بگن: از یه مسیر دیگه بره
*ننه این حرف رو چند بار به آقا فيله گفته بودن و اونم گفته بود: همه جنگل مال منه! از هرجا دلم بخواد میرم. اگر همه گنجشکها و جوجه هاشونم بمیرن، برای من اصلا مهم نیست. به خاطر همین بعضی از گنجشکها میگفتند: ما بايد برای نجات جون خودمون، فرار کنیم.
ننه اين که نميشه! هر کسي تا يک دشمن داشت فرار کنه و بره جاي ديگه؟
*اتفاقا کاکلی هم میگفت: اينجا وطن ماست و ما بايد اون رو از شر دشمن حفظ کنيم. به زودی بلايي بر سر فیل بيارم که در داستانها بگن.
گنجشکها خنديدند و گفتند: اين چه حرفیه که تو مي زني؟ ما که نمي تونيم با فيل در بيفتيم.
-ننه جون حیف که من نبودم، اگه من رو خبر میکردن، میرفتم گوش بزرگ فیله رو میگرفتم، خوب میپیچوندم که دیگه ازاین کارا نکنه.
*ننه کاکلي هم به گنجشکهای نا امید گفت: اگر همه با هم متحد باشيم، بزرگتر از فیل هم نمي تونه به ما زور بگه.
اولين قدم رو خودمون برمي داريم، در قدم بعد از قورباغه ها کمک مي گيريم.
گنجشکها خنديدند و گفتند: «کمک قورباغه ديگر تماشا دارد. قورباغه ها که خودشان صد تا صد تا زير پاي فيل خورد و خاکشير ميشن!
-ننه کاش از شیر و پلنگ کمک میخواستن، قورباغه که غیر از قور قور کاری ازش نمیاد.
*ننه کاکلي، فکرهمه چیز رو کرده بود. به گنجشکها گفت: ما بايد پرواز کنيم و ناگهان همه با هم بر سر فيل بريزيم. هر کس زخمي به چشم فيل بزند. همينکه فيل نابينا شد بقيه اش آسان است.
حمله گنجشکها شروع شد، همه اطراف فيل رو گرفتند و تا فيل آمد به خودش بجنبد، چشمش نابینا شد.
-ننه مشکل گنجشکها که حل نمیشه چون فیل بازم این طرف و اون طرف میره و همه جا رو لگد مال میکنه.
*ننه به همین خاطر مرحله دوم عملیات شروع میشه، کاکلي دستور میده قورباغه ها که خودشون هم از فیل عصبانی بودند جمع شدند و آمدند جلو فيل و شروع کردند قورقور صدا کردن. فيل تشنه بود، با خودش گفت: هرجا قورباغه هست آب هم هست.
-ننه عجب گنجشک باهوشی؟ فیل که چشمش نمي بینه، به سمت صدا حرکت میکنه.
*بله، قورباغه ها هم، هي قورقور کردند و رفتند تا به يک چاله بزرگ و گود رسيدند. اونها از دو طرف چاله مي رفتند و قورقور مي کردند. فيل رفت و رفت تا اينکه توی چاله افتاد و ديگه نتونست از چاله بيرون بياد. دیگه همه راحت شدند.به نظرتون کاکلي به فيل چی گفت:
-ننه حتما گفته: اين سزاي کسيه که به مردم رحم نمي کنه وجون ديگران رو به راحتی میگیره.
*آفرین ننه، خدا جونم در قرآن میگن: ای رسول ما، با کفّار و منافقان بجنگ و بر آنها سخت بگیر.«1» ننه جون اگه ما برای آدمای بد دلسوزی کنیم، اونها نه تنها ما رو میکشن، بلکه به زنها و بچّه های ما هم کمترین رحمی نمی کنن.
-ننه جون تا من و نوه هام زنده هستیم، اجازه نمیدیم هیچ دشمنی وارد کشور عزیز ما ایران بشه و ظلم و جنایت کنه، تازه، از همه کشور های مظلوم هم حمایت میکنیم.
آفرین به این ننه قهرمان، دیگه باید بریم برای فردا که روز قدس و روز حمایت از فلسطین هست آماده بشیم.
ننه نوه های منم داشتن یه کار دستی قشنگ برای تظاهرات فردا درست میکردن، میخوام برم ببینم رئیس جمهور وحشی اسرائیل رو چه جور درست کردن.
* ننه جون اجازه بدید قبلش، با بچه ها خدا حافظی کنیم، بچه های گلم خدا نگهدارتون
به امید دیدارتون
..................................................
«1»آیه 9 سوره تحریم