تعبیر «احسن الخالقین» در قرآن اشاره به ایجاد یک شیء از شیء دیگر دارد که تنها مخصوص خداوند نمیباشد گرچه بدون شک خداوند بهترین ایجادکننده است.
در آیات قرآن واژههای «خلقت» و «خلق» در معنای گوناگونی به کار رفته است. گاهی خداوند به عنوان تنها «خالق» معرفی شده و گاهی نیز خداوند خودش را به عنوان بهترین «خالق» معرفی کرده است.
سوالی که در اینجا به ذهن میآید و گاهی باعث سوء استفاده دشمنان اسلام قرار میگیرد مقصود خداوند از این تعابیر است؛ آیا بین آیات قرآن در معرفی خداوند به عنوان تنهاترین خالق و بهترین خلقکننده تضاد و اختلاف وجود دارد؟ آیا تعبیر بهترین آفریننده مخالفِ آموزهی یکتایی و یگانگی خداوند است؟
در ادامه با بررسی و توضیح معنای لغوی واژه «خلق» و مراجعه به آیات قرآن در این باره، پاسخ این سوالات را روشن میکنیم.
«خَلق» در لغت
برخی واژهپژوهان زبان عرب معتقد هستند، ریشه «خَلَقَ» در اصل به معنای ایجاد کردن چیزی با کیفیت مخصوص و مطابق با حکمت و برنامهی شخص ایجاد کننده است.[۱]
تفاوت این واژه با واژههایی مانند ایجاد، احداث، ابداع و مانند اینها در تاکید بر کیفیت مخصوصی است که در آفریدن و ایجاد کردن وجود دارد.[۲]
از همین رو این که برخی ریشه «خلق» را به معنای اندازهگیری و تقدیر دانستهاند، صحیح نمیباشد.[۳] چنان که در آیات قرآن آمده است: «وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْديرا؛[۴] و هر چيزى را آفريده و آن را به اندازه قرار داده، اندازهاى درست و دقيق.»
طبق این آیه ابتدا خلقت اشیاء مطرح شده و بعد از خلقت خداوند به تقدیر و اندازه قرار دادن آنها پرداخته است؛ بنابراین خلق معنایی متفاوت از تقدیر واندازهگیری دارد.
موارد استعمال واژه «خلق»
با توجه به معنای «خلق» موارد استعمال این واژه بسیار گسترده و متنوع است.
خلق هم برای اختراع و ایجاد بدون هیچ سابقه و مادهی به کار میرود مانند:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْض؛[۵] همهی ستايشها ويژه خداست كه آسمانها و زمين را آفريد.»
خداوند آسمانها و زمین را بدون هیچ سابقهای و از عدم آفریده است.
و هم در جایی که ایجاد، مسبوق به یک ماده و سابقه است مانند:
«خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَة؛[۶] انسان را از آبى اندك و بى ارزش آفريد.»
در این آیه برای ایجاد انسان از یک آب اندک و بیارزش از واژه «خلق» استفاده شده است.
از همین رو این واژه هم برای خداوند و هم برای غیر او به کار میرود.
استعمال واژه «خلق» برای غیر خداوند
این واژه برای غیر خداوند در قرآن به کار رفته است. خداوند نسبت به معجزه حضرت عیسی(علیهالسلام) در ایجاد پرندگان میفرماید:
«وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْني؛[۷] و هنگامى كه به اذن من از گِل، مجسمهاى به شكل پرنده مىساختى.»
در این آیه از کار حضرت عیسی(علیهالسلام) با واژه «خلق» یاد شده است. حضرت عیسی از عدم این پرندگان را ایجاد نمیکرد بلکه با استفاده از گِل این کار را انجام میداد. با این وجود آن حضرت نیز به عنوان خالق معرفی شده است.
همچنین وقتی کسی مطلب غیر واقعی و دروغی را میسازد، در زبان عربی از «خلق» استفاده شده؛ یعنی او مطلب غیر واقعی را آن گونه که خود خواسته و با کیفیت مخصوص خود ایجاد کرده است:
«تَخْلُقُونَ إِفْكا؛[۸] دروغی را میسازید.»
صفت خالقیت خداوند
بنا بر آنچه که گفتیم روشن گشت «خالق» هم برای خداوند و هم برای غیر او استعمال میشود.
اما خلقت خداوند دارای ویژگیهایی است که او را از سایر خالقها متمایز و برتر میکند.
خلقت خداوند بدون سابقه و از عدم است و شامل تمام موجودات میشود. اما خلقت انسانها محدود و دارای سابقه است. هیچ موجودی به جز خداوند توانایی خلقت از عدم را ندارد؛ همان طور که هیچ موجودی به جز حق تعالی خالق تمام اشیاء نمیباشد.
به همین خاطر در قرآن خداوند به عنوان تنها خالق هستی معرفی میشود و از همین رو شایسته پرستش است:
«ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوه؛[۹] اين است خدا پروردگار شما، جز او معبودى نيست، آفريننده همه چيز است؛ پس تنها او را بپرستيد.»
احسن الخالقین
کمال و تمامیت خلقت خداوند به گونهای است که حتی اگر از خالقیت خداوند نسبت به تمام اشیاء صرفنظر کنیم و تنها به دامنهی محدودی نظر داشته باشیم و همچنین خلقت از عدم خداوند را نیز در نظر نگیریم، باز هم خداوند احسن الخالقین است؛ یعنی باز هم او از سایر ایجادکنندگان برتر و بالاتر است.
آیات قرآنی که در آنها این تعبیر به کار رفته است به همین موضوع اشاره دارد:
«ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقين؛[۱۰] آن گاه آن نطفه را علقه گردانديم، پس آن علقه را به صورت پارهگوشتى درآورديم، پس آن پارهگوشت را استخوان هايى ساختيم و بر استخوانها گوشت پوشانديم، سپس او را با آفرينشى ديگر پديد آورديم؛ پس هميشه سودمند و بابركت است خدا كه نيكوترين آفرينندگان است.»
خداوند در این آیه تنها نسبت به خلقت انسان و مراحل خلقت او سخن میگوید و در این جا از خود به عنوان «احسن الخالقین» یاد کرده است که خلقت انسان را مرحله به مرحله به تکامل و کمال رسانیده است.
نتیجه
بنا بر آنچه گفتیم روشن شد که آیات قرآن با یکدیگر هیچ منافاتی ندارد.
صفت خالق اگر ناظر به تمام اشیاء و خلقت از عدم باشد خداوند تنها خالق هستی است و اگر از این دو ویژگی صرفنظر کنیم باز هم خداوند در میان ایجادکننده بهترین آفریننده و ایجاد کننده خواهد بود.
پینوشت
[۱] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۱۲۷.
[۲] همان، ص۱۲۸.
[۳] همان.
[۴] سوره فرقان، آیه۲.
[۵] سوره انعام، آیه۱.
[۶] سوره نحل، آیه۵.
[۷] سوره مائده، آیه۱۱۰.
[۸] سوره عنکبوت، آیه۱۷.
[۹] سوره انعام، آیه۱۰۲.
[۱۰] سوره مومنون، آیه۱۴.
خالق به معنای ایجاد کننده است که هم شامل ایجاد از عدم و آفریدن بدون سابقه میشود و هم به معنای ایجاد یک شیء از شيء دیگر به کار میرود. در معنای اول یعنی آفریدن بدون سابقه و پیشینه خداوند تنهاترین خالق است و کسی مانند او نیست. اما اگر به معنای دوم یعنی ایجاد یک شیء از شیء دیگری باشد خداوند تنها خالق به شمار نمیرود گرچه بدون شک بهترینِ آنهاست.