ائمه علیهمالسلام بعد از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، حافظان شریعت اسلام هستند و بهعنوان جانشینان رسول خدا، دین اسلام را از تحریف و انحراف حفظ میکنند.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در طول 23 سال رسالت خویش، برای تبلیغ دین اسلام، تلاشهای زیادی انجام داده و زحمات فراوانی را متحمل شدند، بهعنوانمثال در جنگهای متعددی که از سوی کفار برای از بین بردن اسلام تازهنفس شکل میگرفت، رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله برای حفظ دین و جان تازهمسلمانان رشادتهای فراوانی را انجام دادند و حتی در بعضی از این جنگها تا مرز شهادت نیز پیش رفتند.[1]
سختیها و اذیتها در این دوران بهاندازهای بود که رسول خدا فرمودند: «مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ»؛[2] «هیچ پیامبرى آنگونه که من اذیّت شدم، اذیّت نشد».
باوجود تمام این سختیهایی که رسول خدا در راه اسلام و انجام رسالت خویش متحمل شده بودند، سال آخر رسالت، در مسیر برگشت از حجةالوداع، پیک وحی پیامی را خطاب به پیامبر آورد که اگر این فرمان را به مسلمانان ابلاغ نکند، گویا رسالت خویش را انجام نداده است: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»؛[3] «اى پيامبر! آنچه از جانب پروردگارت بهسوی تو نازلشده را ابلاغ كن و اگر نکنی تبلیغ رسالت او را نکردهای».
روایات متعددی که از طریق فریقین، حول محور این آیه شریفه نقلشده، مسئله جانشینی و امامت امیرالمؤمنین علیبنابیطالب علیهالسلام را مصداق این پیام الهی دانستهاند.[4] اکنون به تبیین این نکته میپردازیم که ابلاغ امامت حضرت چگونه با تمام دوران 23 ساله نبوت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله برابری میکند.
در طول تاریخ، بعد از هر پیامبری، دین و برنامهای که آن پیامبر برای مردم آورده، توسط امت همان پیامبر مورد تحریف واقع شده تا اینکه خداوند دین و برنامه جدیدی را میفرستاد. رسول خاتم صلیاللهعلیهوآله دین اسلام را بهعنوان آخرین دین و برنامه زندگی برای مردم آورده بود و قرار نبود دین جدیدی بعد از آن نازل شود؛ ازاینرو خداوند باید برای آخرین دین خود برنامهای را تنظیم میکرد تا مانند ادیان گذشته تحریفنشده و تا قیامت در دسترس بندگان خدا باشد.
امامت شخصی مانند علیبنابیطالب علیهالسلام، همان برنامه الهی برای حفظ دین است. امام بعد از پیامبر، تمام شئون نبوت بهجز وحی را دارا بوده و همانند پیامبر توانایی این را دارد که بتواند دین خدا را از گزند حوادث و تحریفات نجات بدهد. رسول خدا در این رابطه بیان میفرمایند: «در هر نسلى از امّت من دادگرى از اهلبیت من حضور دارد كه تحريف غلوکنندگان، نسبتهاى نارواى باطلگرايان و تأويل جاهلان را از اين دين دور میکند».[5]
درنتیجه یکی از علتهایی که خداوند، عدم ابلاغ امامت را برابر با عدم انجام رسالت قرار داده، همین نکته است که اگر رسول خدا مقام امامت را ابلاغ نمیکرد، دین اسلام نیز مانند ادیان قبلی مورد تحریف واقعشده و آموزههای اصیل آن از بین میرفت و رسالت پیامبر به فراموشی سپرده میشد، به همین خاطر میتوان بیان کرد که امامت، حافظ دین و رسالت است.
پینوشت:
[1]. ابنهشام، السیرة النبویه، مكتبة محمدعليصبيح وأولاده، ج3، ص604.
[2]. ابنابیالفتحالإربلی، کشفالغمه، دار الاضواء، ج3، ص346.
[3]. مائده: 67.
[4]. سیوطی، درالمنثور، دارالفکر، ج3، ص117 و علامه مجلسی، بحارالانوار، موسسهالوفاء، ج37، ص141
[5]. ابنشهرآشوب، مناقب، علامه، ج1، ص245.